به گزارش همشهری آنلاین؛ جوامع امروزی در جهان مملو از اخبار و گزارشات مختلف خبری هستند. در عرصه بمباران رسانهای کافی است که وارد شبکات اجتماعی یا سایتهای خبری شوید تا با انبوهی از اخبار و نقل قولهای رسانهای برخورد کنید. اما در این بین نکتهای حائز اهمیت است که برای بررسی آن با محمد لسانی، کارشناس و پژوهشگر حوزه رسانه گفتوگویی داشتیم. محور بحث این بود که چرا و چگونه در ایران ما اخبار خوب و مثبت به اندازه اخبار منفی و ناگوار دیده نمیشوند؟ چه دستهایی مانع میشوند مردم ایران اخبار مثبت و امیدوار کننده کشور را دنبال نمایند. در ادامه حاصل این گپ و گفت را خواهید خواند.
خبر خوب، خبر بد است!
لسانی در ابتدا گفت: در موضوع ژورنالیسم و روزنامهنگاری دو موضوع است که با مسأله مورد نظر ما پیوند و ارتباط دارد. اولین مورد را شاید بتوان در این ضربالمثل جستوجو کرد: خبر خوب، خبر بد است! مصرف رسانهای و روی آوری به اخبار چه از سوی فعالان خبری و چه از سوی مردمِ مخاطب زمانی صورت میگیرد که یک اتفاق ناگوار مثل سقوط پلاسکو و غرق شدن کشتی سانچی در مطبوعات و خبرگزاریها مخابره میشود.
وی افزود: مضاف بر آنچه که گفته، ما در روزنامهنگاری موضوعی با عنوان «ارزشخبری» داریم که یکی از این ارزشها «درگیری» است. به عبارتی خبری که از یک درگیری یا زدوخورد حکایت کند نظیر انتقادی تند و سخت از یک نماینده مجلس یا یک درگیری فیزیکی، بیشتر مورد توجه رسانهها و مردم قرار میگیرد. البته گفتنی است همین خبر که دارای ارزش درگیری است در چنین فضایی خبری بد محسوب میشود که مصرف رسانهای بالایی هم از سوی مردم دارد. در کل باید اشاره کرد اخباری نظیر تأسیس یک نیروگاه برق یا ساخت یک سد شاید آنچنان هیجانی را برای مردم به ارمغان نیاورد.
چرا ما اخبار خوب کشور را نمیبینیم؟
او ادامه داد: علت را هم در این میتوان دانست که عمل ساخت و حرکت روبهجلو میمتری و با سرعت کم است، اما از آنسو تخریب و سقوط ناگهانی، سریع و پرشتاب است؛ از این رو خبر بد در چنین مقیاسی بُرد بیشتری نسبت به خبر خوب دارد، یعنی عمق نفوذ و گستره بیشتری دارد. به طور مثال پیدا شدن یک گور دستهجمعی از فلسطینیان در غزه بیشتر مورد استقبال مردمی در رسانهها قرار میگیرد تا خبر ازدواج دو شخص در وضعیت حال حاضر غزه.
لسانی گفت: بخشی از علت به فرهنگ عمومی جامعه برمیگردد، ما باید سعی کنیم خبر خوب را سر دست بگیریم؛ همانطور که یک شی گرانبها را در زرورق میپیچانیم و با احتیاط از آن محافظت میکنیم. لذا باید در نظر بگیریم که در جهانی زیست میکنیم که اخبار منفی افسردگی و ناراحتی بیشتری ایجاد میکند و اخبار مثبت هم کم هستند. از این رو وظیفه ما هم خلق خبر خوب و هم نشر آن است. به طور مثال باید به رفتار خودمان نگاه کنیم که در طول روز مطالبی که برای یکدیگر به اشتراک میگذاریم تا چه اندازه مثبت و انرژیبخش هستند یا تا چه اندازه ناراحتکننده و ناگوار؛ موضوع مهم همین است که تغییر را باید از خودمان آغاز کنیم.
رسانههای بیگانه چگونه مانع از دیدن اخبار خوب کشور شدند؟
این کارشناس رسانه درباره نقش رسانههای بیگانه در القای اخبار منفی افزود: نوآم چامسکی در کتاب «فیلترهای خبری» از چند فیلتری صحبت میکنند که منجر به نشر اخبار یا عدم نشر آنها میشود. یکی از این فیلترها «فیلتر مالکیت» است. به طور مثال شبکه های ماهوارهای بیگانه و فارسی زبان برای اینکه بتوانند در لیست ماهوارههای جهانی قرار گیرند باید چیزی درحدود چند صد هزار دلار هزینه فقط برای اجاره کنند، این درحالیست برخی از این شبکات در چند ماهواه حاضر بوده و این یعنی تنها هزینه اجاره سالانه آنان ارقام چند میلیون دلاری است.
او تصریح کرد: در کنار این هزینه باید خرج و مخارج مربوط به مجریان شبکه؛ هنرمندان؛ دکور و... را هم افزود. لذا تزریقکنندگان مالی برنامه و کسانی که بحث مالی آن را فراهم میکنند مطالبات و انتظاراتی از این شبکه دارند. آنان میخواهند مردم نسبت به موضوعاتی علاقهمند شوند. برای همین باید گفت رسانه امروزه با تولید حس بر احساسات مخاطبات تسلط دارد. خوشآمد و بدآمد نسبت به موضوعی؛ رغبت و عدم رغبت نسبت به آرمانی و... از جمل اقداماتی است که از سوی رسانهها صورت میگیرد.
وی افزود: مضافا که رسانه تولید کنش هم میکند؛ به طور مثال میگوید اگر نسبت به فلان قضیه اعتراضی دارید و آن ناپسند میدانید به کف خیابانها بیایید. این همان کنترل اجتماعی از سوی رسانه است، یا اینکه بگوید به چه کسی رأی بدهید یا ندهید. امروزه رسانه به عنوان یک ساختار مؤثر در تولید حس و کنش درحال عمل کردن است.
نظر شما